تحلیل انتقادی مفهوم قائم مقامی در حقوق ایران و فقه امامیه
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد
- نویسنده زینب فاتحی
- استاد راهنما محمدمهدی الشریف علیرضا فصیحی زاده
- تعداد صفحات: ۱۵ صفحه ی اول
- سال انتشار 1391
چکیده
نظریه قائم مقامی در عقود، در حقوق فرانسه بر مبنای اصل شخصی بودن تعهدات و تعهدآور بودن کلیه عقود، و به دلیل جلوگیری از زوال تعهد در نتیجه تغییر یکی از طرفین عقد به دلیل فوت یا انتقال مال به دیگری شکل گرفت. در این نظر، وارث و منتقل الیه به عنوان قائم مقامان طرفین عقد معرفی شدند که بعد از فوت یکی از طرفین یا انتقال مال به آنها، جانشین طرف عقد شده و حقوق و تعهدات طرف عقد به آنها منتقل می شود. به نظر می رسد در حقوق ایران، برخلاف آنچه که حقوق دانان مطرح کرده اند، حمل قائم مقامی مذکور در مواد 219 و 231 قانون مدنی بر نظریه قائم مقامی در حقوق فرانسه، قابل پذیرش نباشد. زیرا اولاً در حقوق ایران، اصل شخصی بودن تعهدات و تعهدآور بودن کلیه عقود، به عنوان مبانی پذیرش این نظر وجود ندارد، تا نیازمند نهادی برای حفظ و بقای تعهد در نتیجه تغییر یکی از طرفین عقد باشیم. ثانیاً پذیرش این نظر آثاری به دنبال دارد که با مبانی موجود در حقوق ایران و فقه امامیه ناسازگار است. وارث نمی تواند قائم مقام طرف عقد به مفهوم فرانسوی باشد زیرا از طرفی در حقوق ایران و فقه امامیه، تعهدات متوفی به وارث منتقل نمی شود بلکه به ترکه تعلق می گیرد و وارث هیچ اجباری به انجام تعهدات مورث ندارد و از طرف دیگر، در حقوق ایران برای توجیه ادامه حیات عقد بعد از فوت یکی از طرفین، نیازمند جانشین کردن وارث به جای مورث نیستیم، زیرا عقود لازم به دلیل لزوم عقد ادامه پیدا می کنند. موصی له نیز نمی تواند قائم مقام موصی به مفهوم فرانسوی باشد، زیرا سهم موصی له، بعد از تصفیه دیون متوفی پرداخت می گردد و موصی له ملزم به انجام تعهدی نیست. پذیرش قائم مقامی منتقل الیه نیز منطقی به نظر نمی رسد. زیرا عقودی که ناقل در مورد مال خود با دیگران منعقد کرده است، منتقل الیه را ملزم به انجام تعهدی نمی کند بلکه اگر منتقل الیه مجبور به رعایت قراردادهای ناقل است، به دلیل قائم مقامی وی از ناقل در آن عقود نیست بلکه به دلیل این است که مال با همه خصوصیاتش(مثبت ها و منفی ها) به وی منتقل شده و همان طور که سلطه مالک سابق با آن عقود، بر مال محدود شده، سلطه منتقل الیه نیز مانند مالک سابق است و چیزی بیشتر یا کمتر از آن نیست. به نظر می رسد مراد قانون گذار از کاربرد اصطلاح قائم مقام در مواد 219 و 231 قانون مدنی، تبعیت از قائم مقامی در مفهوم فقهی باشد. در فقه فقط وارث مکرراً به عنوان قائم مقام طرفین عقد دانسته شده است، به این مفهوم که وارث حق فسخ عقودی که مورث منعقد کرده است را ندارد ضمناً وی مختار به انجام تعهدات مورث آن هم از محل ترکه است. بنابراین مفهوم ماده 219 و 231 قانون مدنی این است که همان طور که طرفین عقد، نمی توانند عقد لازم را به هم بزنند، وراث آنان نیز حق به هم زدن آن را ندارند.
منابع مشابه
مفهوم و ماهیت ایفاء در حقوق ایران و فقه امامیه
ایفای دیون از جانب اشخاص ثالث، پدیده ای است که در عالم حقوق و روابط مالی اشخاص با یکدیگر، به وفور اتفاق می افتد. ثالث گاهی در انجام تعهد، هیچ مسئولیت قانونی و شرعی برای انجام تعهد از جانب متعهد ندارد و اما به انگیزه های دیگری مانند خیرخواهی و یا تأمین نفع مشترکی که با مدیون دارد، او را به انجام این عمل متمایل می سازد و گاه نیز با این که ثالث مدیون اصلی و واقعی دینی نیست، اما به موجب قانون، ناگز...
متن کاملتحلیل مبانی تعدیل قضایی در حقوق ایران و فقه امامیه
تعدیل قضایی عبارتست از اینکه قاضی به استناد حکم کلی در قانون یا با استنباط از قواعد فقهی یا فتاوای معتبر فقها درصورتیکه تعهدات بین دو طرف عقد در اثر حوادث غیرقابل پیشبینی نابرابر شده، بتواند مفاد قرارداد منعقده بین متعاملین را مورد بازبینی قرار دهد. برای توجیه تعدیل قضایی نظریاتی مطرح گردیده که مهمترین آنها عبارتست از: نظریّه شرط ضمنی، غبن حادث، قاعده نفی عسروحرج و قاعده میسور. از بررسی نظ...
متن کاملتحلیل مبانی تعدیل قضایی در حقوق ایران و فقه امامیه
تعدیل قضایی عبارتست از این که قاضی به استناد حکم کلی در قانون یا با استنباط از قواعد فقهی یا فتاوای معتبر فقها درصورتی که تعهدات بین دو طرف عقد در اثر حوادث غیرقابل پیش بینی نابرابر شده، بتواند مفاد قرارداد منعقده بین متعاملین را مورد بازبینی قرار دهد. برای توجیه تعدیل قضایی نظریاتی مطرح گردیده که مهم ترین آن ها عبارتست از: نظریّه شرط ضمنی، غبن حادث، قاعده نفی عسروحرج و قاعده میسور. از بررسی نظ...
متن کاملمفهوم و ماهیت وقف و وضعیت مالکیت مال موقوفه در فقه امامیه و حقوق مدنی ایران
وقف, یکی از اعمال حقوقی است که به انشای اراده نیاز دارد و به معنای حبس عین مال و تسبیل منافع آن است. اعمال حقوقی به دو دستة عقد و ایقاع تقسیم میشود، فقها درباره ماهیت حقوقی وقف از حیث عقد یا ایقاع بودن, اختلاف نظر دارند: 1. وقف (عام ـ خاص) با اعلام اراده واقف و بدون نیاز به قبول واقع میشود؛ 2. وقف خاص به قبول نیاز دارد, ولی در وقف عام, قبول لازم نیست؛ 3. در وقف عام و خاص, قبول شرط است. قان...
متن کاملتأملی بر مفهوم «تعهد و التزام» در فقه امامیه و حقوق ایران
چکیده در فقه امامیه و قانون مدنی دو اصطلاح مترادف «تعهد و التزام»، در کاربرد اسمی به معنای تکلیف به انجام یا ترک عمل و در کاربرد مصدری به معنای «عهد بستن و به عهده گرفتن» میباشد. در صورتی که موضوع آن یک «مضمونِ انشایی و اعتباری » نظیر تملیک یا زوجیت باشد، تشکیل دهنده مفهوم عقد است. در این معنا، تعهد سبب عقد است و نه اثر آن و هیچ ارتباطی با تعریف مرسوم از تعهد در حقوق غرب به معنای «رابطه حقوقی ب...
متن کاملمفهوم مالکیت و زمان انتقال آن در فقه امامیه، حقوق ایران و انگلیس
مالکیت حقی دائمی است که به موجب آن شخص میتواند در حدود قوانین تصرف در مالی را به خود اختصاص دهد و از تمام منافع آن استفاده کند. این حق کاملترین حقی است که انسان میتواند بر مالی داشته باشد و دارای سه ویژگی انحصاری، مطلق و دائمی بودن است. در انتقال مالکیت، یکی از مسائل مهم، زمان انتقال است که تعیین کنندهی زمان ایجاد آثار مربوط به آن است. برخی نظامهای حقوقی، زمان انتقال مالکیت را براساس نوع ...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023